زناشویی

چرا در برخی روابط عاشقانه احساس می‌کنیم که طرف مقابل به ما احترام نمی‌گذارد؟

احساس عدم احترام در یک رابطه عاشقانه می‌تواند بسیار دردناک و مخرب باشد. این احساس می‌تواند به مرور زمان اعتماد به نفس و عزت نفس شما را کاهش دهد و باعث ایجاد تنش و درگیری‌های مکرر شود. اما چرا این اتفاق می‌افتد؟ چه عواملی باعث می‌شوند که در رابطه‌ای که قرار است منبع عشق و حمایت باشد، احساس بی‌ارزشی و نادیده گرفته شدن کنیم؟ بهبود روابط زناشویی در این پست، به بررسی 15 نکته کلیدی می‌پردازیم که می‌توانند دلیل این احساس ناخوشایند باشند:

  • بی‌توجهی به نیازهای شما:

    اگر طرف مقابل به نیازهای عاطفی، جسمی و روانی شما بی‌توجه باشد و آنها را نادیده بگیرد، احساس عدم احترام خواهید کرد.
  • عدم گوش دادن فعال:

    وقتی طرف مقابل به حرف‌های شما گوش نمی‌دهد، وسط صحبتتان می‌پرد یا به شما اجازه نمی‌دهد افکارتان را به طور کامل بیان کنید، احساس می‌کنید که ارزشی برای نظرات شما قائل نیست.
  • انتقاد مداوم و تحقیر:

    اگر طرف مقابل دائماً از شما انتقاد می‌کند، شما را تحقیر می‌کند یا با شما لحن نامناسبی دارد، به طور قطع احساس عدم احترام خواهید کرد.
  • کنترل‌گری و سلطه‌جویی:

    تلاش برای کنترل زندگی شما، تصمیمات شما و حتی افکار شما نشان‌دهنده عدم احترام به استقلال و فردیت شما است.
  • عدم وفاداری و خیانت:

    خیانت، چه عاطفی و چه فیزیکی، یکی از بزرگترین نشانه‌های بی‌احترامی در یک رابطه است.
  • دروغگویی و پنهان‌کاری:

    پنهان کردن حقیقت و دروغ گفتن به شما باعث می‌شود احساس کنید که به شما اعتماد ندارند و برای شما ارزشی قائل نیستند که حقیقت را با شما در میان بگذارند.
  • عدم قدردانی:

    اگر طرف مقابل هیچ‌گاه از تلاش‌ها و زحمات شما قدردانی نکند و همیشه انتظارات بیشتری داشته باشد، احساس می‌کنید که ارزش شما را نمی‌بیند.

مهارت رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت

  • نقض حریم خصوصی:

    سرک کشیدن در تلفن همراه، ایمیل‌ها یا وسایل شخصی شما نقض حریم خصوصی و نشان‌دهنده عدم احترام به مرزهای شما است.
  • عدم حمایت در مواقع سخت:

    وقتی در شرایط سخت به کمک و حمایت طرف مقابل نیاز دارید و او شما را تنها می‌گذارد، احساس می‌کنید که برای او مهم نیستید و به شما احترام نمی‌گذارد.
  • مقایسه شما با دیگران:

    مقایسه مداوم شما با دیگران و پایین آوردن ارزش شما باعث می‌شود احساس کنید که او شما را به اندازه کافی خوب نمی‌داند.
  • تهدید و ارعاب:

    بهره‌گیری از تهدید، چه فیزیکی و چه عاطفی، برای کنترل شما نشان‌دهنده عدم احترام به امنیت و آرامش شما است.
  • نادیده گرفتن نظرات شما در تصمیم‌گیری‌ها:

    اگر در تصمیم‌گیری‌های مهمی که بر زندگی شما تاثیر می‌گذارند، نظرات شما نادیده گرفته شود، احساس می‌کنید که به شما احترام نمی‌گذارند.
  • بی‌احترامی به خانواده و دوستان شما:

    بی‌احترامی به افرادی که برای شما مهم هستند، به طور مستقیم به شما نیز بی‌احترامی محسوب می‌شود.
  • عدم مسئولیت‌پذیری در قبال اشتباهات:

    اگر طرف مقابل هیچ‌گاه مسئولیت اشتباهات خود را بر عهده نگیرد و همیشه تقصیر را به گردن شما بیندازد، احساس می‌کنید که به شما احترام نمی‌گذارد.
  • بی‌توجهی به احساسات و عواطف شما:

    اگر طرف مقابل به احساسات شما بی‌توجه باشد و آنها را مسخره یا کوچک بشمارد، احساس می‌کنید که برای او ارزشی ندارید و به شما احترام نمی‌گذارد.

تشخیص اینکه آیا در یک رابطه مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرید یا خیر، می‌تواند دشوار باشد، مخصوصا اگر مدت زیادی است که در این شرایط زندگی می‌کنید. اما باید به احساسات خود اعتماد کنید و اگر احساس می‌کنید که به شما احترام گذاشته نمی‌شود، به دنبال راه‌حل‌هایی برای بهبود شرایط باشید. گاهی اوقات، صحبت کردن با طرف مقابل و بیان احساساتتان می‌تواند موثر باشد. اما در برخی موارد، ممکن است نیاز به کمک حرفه‌ای از یک مشاور یا درمانگر داشته باشید.

1. نادیده گرفته شدن نیازها و خواسته‌ها

وقتی احساس می‌کنید نیازها و خواسته‌های شما در رابطه نادیده گرفته می‌شوند، این می‌تواند به احساس عدم احترام منجر شود.این نادیده گرفتن می‌تواند به صورت‌های مختلفی بروز کند، از جمله عدم توجه به نیازهای عاطفی، جسمی یا حتی نیازهای مربوط به وقت گذراندن با هم.مثلا اگر شما دائماً در مورد یک موضوع خاص با شریک زندگی خود صحبت می‌کنید و او به طور مداوم آن را نادیده می‌گیرد یا از آن فرار می‌کند، احساس می‌کنید که به نظر شما و نیازهایتان ارزشی قائل نیست.در چنین شرایطی، باید به طور واضح و مستقیم نیازهای خود را بیان کنید و ببینید آیا شریک زندگی شما حاضر است به آنها توجه کند یا خیر.

عدم توجه به نیازها، می‌تواند به تدریج احساس بی‌ارزشی و نادیده گرفته شدن را در شما تقویت کند و به نارضایتی عمیق‌تری در رابطه منجر شود.

این احساس زمانی تشدید می‌شود که شما برای تامین نیازهای طرف مقابل تلاش زیادی می‌کنید، اما همین تلاش از سوی او دیده نمی‌شود.اگر این تبادل وجود نداشته باشد، احتمالاً با احساس عدم احترام روبرو خواهید شد.

2. انتقادهای مداوم و تحقیرآمیز

انتقاد سازنده می‌تواند به رشد فردی کمک کند، اما انتقادهای مداوم و تحقیرآمیز مخرب هستند.وقتی شریک زندگی شما دائماً از شما انتقاد می‌کند و شما را تحقیر می‌کند، این یک نشانه واضح از عدم احترام است.این انتقادها می‌توانند شامل سرزنش شما به خاطر اشتباهات گذشته، تمسخر علایق و سلایق شما، یا کوچک شمردن دستاوردهای شما باشند.چنین رفتاری نه تنها اعتماد به نفس شما را از بین می‌برد، بلکه باعث می‌شود احساس کنید که ارزشی ندارید و مورد پذیرش نیستید.اگر با این نوع رفتار مواجه هستید، لازم است که به طور جدی با شریک زندگی خود در مورد آن صحبت کنید و مرزهای خود را مشخص کنید.

در صورت عدم تغییر رفتار، شاید لازم باشد به فکر ترک رابطه باشید، چرا که این نوع روابط به سلامت روان شما آسیب جدی وارد می‌کنند.

انتقادهای سازنده باید با هدف کمک به رشد فردی باشد و نه تخریب شخصیت.

3. دروغگویی و پنهان‌کاری

اعتماد یکی از پایه‌های اصلی هر رابطه‌ای است.دروغگویی و پنهان‌کاری این اعتماد را از بین می‌برد و باعث می‌شود احساس کنید که به شما احترام گذاشته نمی‌شود.وقتی شریک زندگی شما به شما دروغ می‌گوید، شما را از حقیقت محروم می‌کند و این نشان می‌دهد که به شما و حق شما برای دانستن حقیقت ارزشی قائل نیست.حتی دروغ‌های کوچک و به ظاهر بی‌اهمیت هم می‌توانند به مرور زمان اعتماد را از بین ببرند و احساس بی‌اعتباری را در شما ایجاد کنند.پنهان‌کاری نیز به همین اندازه مخرب است.

وقتی شریک زندگی شما اطلاعات مهم را از شما پنهان می‌کند، شما را از جریان زندگی خود دور نگه می‌دارد و این باعث می‌شود احساس کنید که بخشی از زندگی او نیستید.دروغ و پنهان‌کاری نشان می‌دهند که طرف مقابل به شما و قضاوت شما احترام نمی‌گذارد و فکر می‌کند می‌تواند تصمیمات مهم را بدون اطلاع شما بگیرد.در یک رابطه سالم، صداقت و شفافیت باید اصل باشند.اگر این اصول نقض شوند، رابطه دچار مشکل خواهد شد.برای بازسازی اعتماد پس از دروغگویی و پنهان‌کاری، زمان و تلاش زیادی لازم است و در برخی موارد ممکن است غیرممکن باشد.

4. سوء استفاده عاطفی یا کلامی

سوء استفاده عاطفی یا کلامی شامل رفتارهایی مانند فریاد زدن، تهدید کردن، توهین کردن، کنترل کردن، و دستکاری کردن است.این رفتارها بسیار مخرب هستند و باعث می‌شوند احساس کنید که ارزشی ندارید و مورد احترام نیستید.سوء استفاده عاطفی می‌تواند به تدریج اعتماد به نفس شما را از بین ببرد و شما را به فردی وابسته و ناامن تبدیل کند.این نوع سوء استفاده اغلب به صورت چرخه‌ای اتفاق می‌افتد، به این معنی که دوره‌های سوء استفاده با دوره‌های آشتی و مهربانی جایگزین می‌شوند، که این امر باعث می‌شود ترک رابطه برای قربانی دشوارتر شود.

سوء استفاده کلامی می‌تواند شامل بهره‌گیری از الفاظ رکیک، تمسخر، و تحقیر باشد.

این کلمات می‌توانند زخم‌های عمیقی بر جای بگذارند که سال‌ها طول می‌کشد تا التیام یابند.سوء استفاده عاطفی و کلامی هرگز قابل قبول نیست و هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد.

5. عدم توجه به مرزهای شخصی

هر فردی دارای مرزهای شخصی است که نشان‌دهنده حدودی است که برای خود تعیین کرده است.این مرزها می‌توانند مربوط به مسائل عاطفی، جسمی، مالی، یا زمانی باشند.وقتی شریک زندگی شما به این مرزها احترام نمی‌گذارد، این یک نشانه واضح از عدم احترام است.مثلا اگر شما نیاز به زمان تنهایی دارید و شریک زندگی شما دائماً سعی می‌کند این زمان را مختل کند، این نشان می‌دهد که به نیاز شما به تنهایی و استقلال احترام نمی‌گذارد.یا اگر شما در مورد مسائل مالی خود حساس هستید و شریک زندگی شما بدون اجازه شما در این مسائل دخالت می‌کند، این نشان می‌دهد که به حریم خصوصی شما احترام نمی‌گذارد.

مرزهای شخصی برای حفظ سلامت روانی و عاطفی ضروری هستند.وقتی این مرزها نقض می‌شوند، احساس ناراحتی، خشم، و بی‌اعتباری می‌کنیم.باید مرزهای خود را به طور واضح و قاطعانه به شریک زندگی خود بیان کنید و از آنها دفاع کنید.اگر شریک زندگی شما به مرزهای شما احترام نمی‌گذارد، باید در مورد دلیل این رفتار با او صحبت کنید و سعی کنید به یک توافق برسید.در صورت عدم تغییر رفتار، شاید لازم باشد به فکر ترک رابطه باشید، چرا که نقض مرزهای شخصی می‌تواند به تدریج به فرسودگی عاطفی منجر شود.

6. نادیده گرفتن نظرات و ایده‌ها

در یک رابطه سالم، نظرات و ایده‌های هر دو طرف باید مورد احترام قرار گیرند.وقتی شریک زندگی شما دائماً نظرات و ایده‌های شما را نادیده می‌گیرد یا آنها را بی‌اهمیت جلوه می‌دهد، این باعث می‌شود احساس کنید که به شما احترام گذاشته نمی‌شود.این نادیده گرفتن می‌تواند به صورت‌های مختلفی بروز کند، از جمله قطع کردن صحبت شما، تمسخر نظرات شما، یا رد کردن ایده‌های شما بدون هیچ دلیل منطقی.وقتی احساس می‌کنید که نظرات شما مورد توجه قرار نمی‌گیرند، این می‌تواند به تدریج اعتماد به نفس شما را در بیان نظراتتان از بین ببرد و شما را به فردی ساکت و منفعل تبدیل کند.

در یک رابطه سالم، باید فضای امنی وجود داشته باشد که هر دو طرف بتوانند بدون ترس از قضاوت یا تمسخر، نظرات خود را بیان کنند.اگر شریک زندگی شما به نظرات شما احترام نمی‌گذارد، باید در مورد این موضوع با او صحبت کنید و از او بخواهید که به نظرات شما توجه بیشتری نشان دهد.در صورت عدم تغییر رفتار، شاید لازم باشد به فکر ترک رابطه باشید، چرا که نادیده گرفتن نظرات و ایده‌ها می‌تواند به تدریج به احساس بی‌ارزشی و نادیده گرفته شدن منجر شود.

7. عدم حمایت در زمان‌های دشوار

یکی از مهم‌ترین وظایف یک شریک زندگی، حمایت از شما در زمان‌های دشوار است.وقتی شریک زندگی شما در این مواقع از شما حمایت نمی‌کند و به جای آن شما را سرزنش می‌کند یا نادیده می‌گیرد، این یک نشانه واضح از عدم احترام است.حمایت می‌تواند به صورت‌های مختلفی بروز کند، از جمله گوش دادن به حرف‌های شما، ارائه راه حل‌های عملی، یا صرفاً حضور در کنار شما.اگر در این مواقع احساس تنهایی و رهاشدگی کنید، این می‌تواند به شدت به رابطه آسیب برساند و احساس بی‌اعتمادی را در شما تقویت کند.

اگر شریک زندگی شما در زمان‌های دشوار از شما حمایت نمی‌کند، باید در مورد این موضوع با او صحبت کنید و از او بخواهید که در آینده حمایت بیشتری از شما نشان دهد.

در صورت عدم تغییر رفتار، شاید لازم باشد به فکر ترک رابطه باشید، چرا که عدم حمایت در زمان‌های دشوار می‌تواند به تدریج به احساس تنهایی و رهاشدگی منجر شود.

8. بی‌توجهی به احساسات

احساسات شما مهم هستند و باید مورد احترام قرار گیرند.وقتی شریک زندگی شما به احساسات شما بی‌توجهی می‌کند، آنها را نادیده می‌گیرد یا آنها را بی‌اهمیت جلوه می‌دهد، این یک نشانه واضح از عدم احترام است.این بی‌توجهی می‌تواند به صورت‌های مختلفی بروز کند، از جمله انکار احساسات شما، تمسخر آنها، یا سرزنش شما به خاطر داشتن این احساسات.مثلا اگر شما به خاطر اتفاقی ناراحت هستید و شریک زندگی شما به شما می‌گوید که “دلیلی برای ناراحتی وجود ندارد” یا “داری زیاده‌روی می‌کنی”، این نشان می‌دهد که به احساسات شما احترام نمی‌گذارد.

احساسات شما واقعی هستند و باید مورد پذیرش قرار گیرند.هیچ کس حق ندارد به شما بگوید که چه احساسی باید داشته باشید یا اینکه احساسات شما بی‌اهمیت هستند.در یک رابطه سالم، باید فضای امنی وجود داشته باشد که هر دو طرف بتوانند بدون ترس از قضاوت یا تمسخر، احساسات خود را بیان کنند.اگر شریک زندگی شما به احساسات شما بی‌توجهی می‌کند، باید در مورد این موضوع با او صحبت کنید و از او بخواهید که به احساسات شما توجه بیشتری نشان دهد.در صورت عدم تغییر رفتار، شاید لازم باشد به فکر ترک رابطه باشید، چرا که بی‌توجهی به احساسات می‌تواند به تدریج به احساس بی‌اعتباری و نادیده گرفته شدن منجر شود.

9. مقایسه کردن با دیگران

مقایسه کردن شما با دیگران، مخصوصا با همسران یا روابط قبلی، نشانه عدم احترام به شما و ارزش‌های فردی‌تان است.این کار نه تنها اعتماد به نفس شما را کاهش می‌دهد، بلکه این پیام را منتقل می‌کند که شما به اندازه کافی خوب نیستید.مقایسه کردن می‌تواند در زمینه‌های مختلفی اتفاق بیفتد، از ظاهر و اندام گرفته تا موفقیت‌های شغلی و اجتماعی.هر نوع مقایسه‌ای که باعث شود شما احساس حقارت کنید، نشان دهنده یک مشکل در رابطه است.اگر شریک زندگی‌تان شما را با دیگران مقایسه می‌کند، باید به طور قاطعانه با این رفتار مخالفت کنید و به او یادآوری کنید که شما فردی مستقل با ارزش‌های خاص خود هستید.

اگر این رفتار ادامه پیدا کند، باید به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر، چرا که مقایسه کردن مداوم می‌تواند به سلامت روانی شما آسیب جدی وارد کند.

در یک رابطه سالم، افراد به جای مقایسه کردن، یکدیگر را تشویق و حمایت می‌کنند تا بهترین نسخه از خودشان باشند.

رابطه زناشویی ارزش خود را بدانید و اجازه ندهید کسی با مقایسه کردن شما با دیگران، احساس حقارت به شما القا کند.

10. گوش ندادن فعالانه

گوش دادن فعالانه به این معنی است که شما نه تنها به حرف‌های طرف مقابل گوش می‌دهید، بلکه سعی می‌کنید منظور او را درک کنید، به احساسات او توجه نشان دهید و به او بازخورد بدهید.وقتی شریک زندگی‌تان به شما گوش نمی‌دهد، یا فقط به فکر پاسخ دادن است و نه درک کردن، این نشان می‌دهد که به شما و حرف‌هایتان احترام نمی‌گذارد.عدم گوش دادن فعالانه می‌تواند به صورت‌های مختلفی بروز کند، از جمله قطع کردن صحبت شما، حواس‌پرتی در حین صحبت کردن، یا عدم پرسیدن سوالات برای درک بهتر منظور شما.

وقتی احساس می‌کنید که شریک زندگی‌تان به شما گوش نمی‌دهد، ممکن است احساس کنید که حرف‌هایتان مهم نیستند و به شما ارزشی قائل نیست.گوش دادن فعالانه یکی از مهم‌ترین مهارت‌های ارتباطی است که می‌تواند به بهبود روابط کمک کند.با تمرین این مهارت، می‌توانید به شریک زندگی‌تان نشان دهید که به او اهمیت می‌دهید و به حرف‌هایش گوش می‌دهید.اگر شریک زندگی‌تان به شما گوش نمی‌دهد، سعی کنید به او توضیح دهید که گوش دادن فعالانه برای شما چقدر مهم است و از او بخواهید که تلاش بیشتری برای این کار انجام دهد.

توجه داشته باشید شما می‌توانید خودتان نیز سعی کنید شنونده بهتری باشید و به شریک زندگی‌تان نشان دهید که گوش دادن فعالانه چقدر می‌تواند رابطه را بهبود بخشد.

ارتباط موثر و گوش دادن فعالانه کلید حل بسیاری از مشکلات در روابط است.

11. نپذیرفتن مسئولیت اشتباهات

همه ما اشتباه می‌کنیم، اما پذیرفتن مسئولیت اشتباهات و عذرخواهی کردن، نشان‌دهنده بلوغ و احترام به طرف مقابل است.وقتی شریک زندگی‌تان هرگز مسئولیت اشتباهاتش را نمی‌پذیرد و همیشه تقصیر را به گردن شما یا دیگران می‌اندازد، این نشان می‌دهد که به شما احترام نمی‌گذارد و حاضر نیست برای بهبود رابطه تلاش کند.نپذیرفتن مسئولیت می‌تواند به صورت‌های مختلفی بروز کند، از جمله انکار اشتباه، بهانه‌تراشی، یا سرزنش دیگران.وقتی شریک زندگی‌تان مسئولیت اشتباهاتش را نمی‌پذیرد، این باعث می‌شود احساس کنید که شما همیشه باید او را ببخشید و او هیچ تلاشی برای جبران اشتباهاتش نمی‌کند.

پذیرفتن مسئولیت و عذرخواهی کردن نه تنها باعث می‌شود شما احساس بهتری داشته باشید، بلکه به شریک زندگی‌تان نیز نشان می‌دهد که شما برای او و رابطه‌تان ارزش قائل هستید.اگر شریک زندگی‌تان هرگز مسئولیت اشتباهاتش را نمی‌پذیرد، باید به طور جدی با او در مورد این موضوع صحبت کنید و به او توضیح دهید که این رفتار شما را آزار می‌دهد.اگر این رفتار ادامه پیدا کند، باید به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر، چرا که عدم پذیرش مسئولیت می‌تواند به تدریج اعتماد شما را به شریک زندگی‌تان از بین ببرد.

یک رابطه سالم بر پایه صداقت، پذیرش مسئولیت و تلاش برای بهبود مداوم است.

12. تلاش نکردن برای حل مشکلات

در هر رابطه‌ای، مشکلات و اختلاف نظرها اجتناب‌ناپذیر هستند.اما تفاوت بین یک رابطه سالم و یک رابطه ناسالم در نحوه برخورد با این مشکلات است.وقتی شریک زندگی‌تان تلاشی برای حل مشکلات نمی‌کند، از بحث و گفتگو فرار می‌کند، یا به سادگی مشکلات را نادیده می‌گیرد، این نشان می‌دهد که به شما و رابطه‌تان احترام نمی‌گذارد.عدم تلاش برای حل مشکلات می‌تواند به صورت‌های مختلفی بروز کند، از جمله سکوت کردن، ترک کردن محل بحث، یا بهره‌گیری از تاکتیک‌های منفعلانه-تهاجمی.وقتی احساس می‌کنید که شریک زندگی‌تان تلاشی برای حل مشکلات نمی‌کند، ممکن است احساس کنید که تنها هستید و باید تمام بار مسئولیت را به دوش بکشید.

حل مشکلات نیازمند همکاری، همدلی و تمایل به سازش است.هر دو طرف باید آماده باشند تا به حرف‌های یکدیگر گوش دهند، دیدگاه‌های خود را به اشتراک بگذارند و به دنبال راه‌حل‌هایی باشند که برای هر دو طرف قابل قبول باشد.رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران اگر شریک زندگی‌تان تلاشی برای حل مشکلات نمی‌کند، باید به طور مستقیم با او در مورد این موضوع صحبت کنید و از او بخواهید که در این زمینه همکاری بیشتری داشته باشد.نادیده گرفتن مشکلات نه تنها آنها را حل نمی‌کند، بلکه باعث می‌شود به مرور زمان بزرگتر و پیچیده‌تر شوند.

13. رعایت نکردن وعده‌ها

وقتی شریک زندگی شما به وعده‌هایی که به شما داده عمل نمی‌کند، این نه تنها اعتماد شما را خدشه‌دار می‌کند، بلکه به شما نشان می‌دهد که برای زمان، احساسات و برنامه‌ریزی‌های شما ارزشی قائل نیست.این مسئله می‌تواند به تدریج احساس بی‌اعتباری و بی‌اهمیتی را در شما تقویت کند.این وعده‌ها می‌توانند شامل موارد مختلفی باشند، از قرارهای ملاقات و انجام وظایف خانگی گرفته تا حمایت عاطفی و مالی.شکستن مداوم وعده‌ها نشان‌دهنده یک الگوی رفتاری است که نشان می‌دهد طرف مقابل تعهد و مسئولیت‌پذیری کافی ندارد.

اگر شریک زندگی شما به طور مکرر وعده‌های خود را زیر پا می‌گذارد، لازم است که به طور واضح و قاطعانه با او در این مورد صحبت کنید و تأثیر این رفتار بر رابطه خود را توضیح دهید.در ضمن، ضروری است که در مورد دلایل عدم پایبندی به وعده‌ها با او صحبت کنید و سعی کنید به یک راه‌حل مشترک برسید.شاید لازم باشد انتظارات خود را تعدیل کنید یا در مورد نحوه برنامه‌ریزی و مدیریت زمان با هم به توافق برسید.در صورتی که این رفتار ادامه پیدا کند، ممکن است لازم باشد به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر، چرا که عدم پایبندی به وعده‌ها می‌تواند به مرور زمان حس عمیقی از بی‌اعتمادی و ناامیدی ایجاد کند.

وعده دادن باید با مسئولیت‌پذیری و تعهد همراه باشد.

اگر نمی‌توانید به وعده‌ای عمل کنید، بهتر است از ابتدا از دادن آن خودداری کنید.

14. کنترل‌گری و حسادت افراطی

کنترل‌گری و حسادت افراطی، دو نشانه بارز از عدم احترام و عدم اعتماد در یک رابطه هستند.وقتی شریک زندگی شما سعی می‌کند رفتارهای شما را کنترل کند، با دوستان و خانواده شما مشکل دارد، یا به طور مداوم شما را چک می‌کند، این نشان می‌دهد که به شما اعتماد ندارد و به استقلال و آزادی شما احترام نمی‌گذارد.کنترل‌گری می‌تواند به صورت‌های مختلفی بروز کند، از جمله تعیین اینکه چه کسی را ملاقات کنید، چه بپوشید، یا چگونه وقت خود را بگذرانید.حسادت افراطی نیز می‌تواند باعث شود شریک زندگی شما به طور مداوم شما را متهم به خیانت کند یا سعی کند ارتباط شما با دیگران را محدود کند.

اگر شریک زندگی شما کنترل‌گر و حسود است، لازم است که به طور قاطعانه با این رفتار مخالفت کنید و مرزهای خود را مشخص کنید.به او توضیح دهید که شما فردی مستقل هستید و به اعتماد و احترام او نیاز دارید.در صورتی که این رفتار ادامه پیدا کند، ممکن است لازم باشد به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر، چرا که کنترل‌گری و حسادت افراطی می‌تواند به مرور زمان سلامت روانی و آزادی شما را به خطر بیندازد.به دنبال رابطه‌ای باشید که در آن احساس امنیت، اعتماد و احترام کنید.

کنترل‌گری و حسادت افراطی هیچ جایگاهی در یک رابطه سالم ندارند.

کنترل‌گری غالبا ریشه در ناامنی درونی دارد و نیازمند درمان است.

15. بی‌توجهی به ابراز محبت کلامی و غیر کلامی

ابراز محبت، چه به صورت کلامی (گفتن “دوستت دارم”، تعریف کردن از ویژگی‌های مثبت) و چه به صورت غیر کلامی (لمس کردن، در آغوش گرفتن، هدیه دادن)، یکی از مهم‌ترین راه‌های نشان دادن عشق و علاقه در یک رابطه است.وقتی شریک زندگی‌تان به ابراز محبت بی‌توجهی می‌کند، این می‌تواند باعث شود شما احساس کنید که دوست داشته نمی‌شوید و مورد احترام قرار نمی‌گیرید.بی‌توجهی به ابراز محبت می‌تواند به صورت‌های مختلفی بروز کند، از جمله عدم گفتن کلمات محبت‌آمیز، عدم نشان دادن علاقه به لمس کردن و در آغوش گرفتن، یا عدم توجه به مناسبت‌های خاص و هدیه دادن.

اگر شریک زندگی‌تان به ابراز محبت بی‌توجهی می‌کند، لازم است که به طور مستقیم با او در این مورد صحبت کنید و به او توضیح دهید که ابراز محبت برای شما چقدر مهم است.توجه داشته باشید شما می‌توانید خودتان نیز سعی کنید بیشتر ابراز محبت کنید و به شریک زندگی‌تان نشان دهید که چقدر او را دوست دارید و برایش ارزش قائل هستید.محبت، سوخت رابطه است.بی‌توجهی به آن می‌تواند به مرور زمان رابطه را سرد و بی‌روح کند.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا